به گزارش خبرنگار مهر، پدر روانکاوی زیگموند فروید (۱۸۵۶ ـ ۱۹۳۹) از معدود فرزانگان و دانشوران نواندیش و نوآور و تحلیلگران بزرگ و کم نظیر سدۀ بیستم به شمار می آید. او در زمینه های بس متنوع و گوناگون، از حوزۀ روانپزشکی، روانشناسی بالینی و علوم تربیتی گرفته تا عرصۀ ادبیات و هنر، زبان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، اسطوره شناسی، دین پژوهی، فلسفه و غیره، تأثیری بسیار ژرف و تحول برانگیز داشته است.
تأثیرگذاری انقلابی فروید در این زمینه های گوناگون هم گویای توان و استعداد بسیار چشمگیرﹺ «روانکاوی کاربردی» اوست، و هم وامدار مطالعات سنجشی و کاربردیﹺ روشمند و دقیقی است که نخستین بار به همت خودِﹺ وی صورت گرفته است. با آغاز سدۀ بیست و یکم همچنان شاهد حضور مؤثر مفاهیم و دادهها و رهنمودهای روانکاوی فروید در زمینه های یادشده هستیم. در یک دید کلی، تأثیرگذاری فروید را در دو سطح نظری و روش شناختی می توان شاهد بود. در سطح نظری، مفاهیم کلیدی و تعابیر و تفاسیر روانکاوانۀ او سرچشمۀ نقد و نظرهای نوخاسته در قلمرو ادبیات و هنر و روشنگری های نوسرشت در عرصۀ روانشناسی بالینی، علوم انسانی، و نیز دربارۀ پدیده های فرهنگی و اجتماعی بوده است، و در سطح روش شناختی شیوۀ تحلیلی و فوت و فن موشکافانۀ ویژۀ او در برگزیدنﹺ شیوه های بررسی ژرف اندیشانه و تیزنگرانه در همین زمینه ها سهمی بسیار کارساز برعهده گرفته است.
فروید همزمان با فعالیت علمی و عملی، کند و کاو بالینی و روآوری به تعبیر خواب و توضیح و تفسیر مظاهر فرهنگی و اعتقادی و غیره، با سختکوشی و جدیتی نمونه وار بر گوشههای برجستهای از جهان ادبیات و هنر نظر افکنده است و در این مورد چند اثر ارزشمند برجا گذاشته است. همروزگارانﹺ متأثر از او نیز، از همکاران برجستۀ وی نظیر کارل گوستاو یونگ، اوتو رانک و ارنست جونز گرفته تا شماری از نویسندگان و نمایشنامه پردازان و شاعران نام آور، به بایستگیﹺ ملاقات و معاشرت میان روانکاوی و ادبیات و هنر پی برده اند، و خویشتن را در تحقق این امر سهیم و شریک ساخته اند. آنچنان که در گفتارهای این دفتر خواهم دید، رویداشت فروید به آثار ادبی و هنری و تفسیرگری آنها توسط او اساساً بر درونمایه ها و بن مایه های روانشناسانۀ این آثار متمرکز شده است و این امر به منظور تحکیم بخشیدن به بنیۀ مفاهیم و آرا و نظرات روانکاوانه و روانشناسانه صورت گرفته است. روی داشت فروید به عرصۀ ادبیات و هنر به ظهور و گسترش نقدنویسی های ادبی و هنریﹺ متأثر از روانکاوی توسط دیگران نیز انجامیده است. از این رهگذر روانکاوی و نقدها و گفتمانهای ادبی و هنری از روزگار فروید به این سو، و در موارد بسیار، در یک ارتباط متقابل و تفاهم آمیز با یکدیگر قرار گرفته اند، به بهانۀ فهم و ارزیابی مسائلی خاص همدیگر را به مدد طلبیده اند، و در پرتو مناسبات و داد و ستدهایی که میانشان پای گرفته است به باروری محتوای کیفی و اندیشمندانه و دامنۀ دید و نگرش خود فراوان افزوده اند.
با این همه باید پذیرفت که در روزگار ما روانکاوی در عرصۀ نقد ادبی و هنری آنچنان که می باید و می شاید حضور برجسته ندارد، البته در بین جستارها و بررسی هایی که از نیمۀ سدۀ بیستم تا امروز برپایۀ رهیافتهای تطبیقی و سنجشی و یا کاربردی صورت گرفته اند شاهد وجود تألیفاتی درخورد اعتنا هستیم که با الهام گیری از مفاهیم و نظرات فروید و برداشتهای نسبتاً سنجیده از آنها به نگارش درآمده اند، ولی با توجه به توانایی های تحلیلیﹺ گستردۀ دانش روانکاوی و استعداد چشمگیر آن در تأویل و تفسیرگری و معماگشایی، شمار این کارها در دنیای تألیف و چاپ و نشر چندان چشمگیر نمی نماید. وانگهی شمار زیادی از همین تألیفات به زبان انگلیسی و در کشورهایی چون انگلستان و آمریکا صورت گرفته است و می گیرد، و در دیارهایی چون فرانسه و غیره سهمی ناچیز و اندک را به خود اختصاص داده است. حال بگذریم از اینکه در خاورزمین، به دلیلﹺ نبودﹺ شناخت لازم از روانکاوی و عدم پیشینه و آزمون و تجربۀ کافی در کاربست سنجیدۀ آن در سطوح عملی و نظری و تفسیرگرا، کند و کاوهای روان کاوانه در ادبیات و هنر و غیره، درقیاس با آنچه که در باخترزمین می گذرد، به مراتب ناچیزتر و حتا در حکم گوهری در شوره زارند. همچنین در خاورزمین، کژفهمیﹺ مفاهیم و نظرات فروید، و نیز برترشماریﹺ روانشناسی واقعگریز و عرفان زدۀ یونگ بر روانکاوی فروید (ازجمله در بررسی آثار ادبی)، مزید بر علت می باشد. افزون براین، تدریس روانشناسی در بسیاری از دانشگاههای کشورهای خاوری، از آنجا که همواره به شیوۀ آمریکایی یعنی به پیروی از دبستان «رفتارگرایی» و سازگار با رهنمودهای روانشناسانۀ سطحی این دبستان صورت گرفته است و می گیرد، به عدم فهم و شناخت راستینﹺ روانکاوی فروید و موارد کاربردی آن دامن زده است.
مترجم در معرفی این اثر نوشته است: در دفتر حاضر خوانندۀ فارسی زبان هم به چگونگی کاربردﹺ نظریۀ روانکاوی و شماری از مفاهیم پایه ای آن در بررسی آثار ادبی و هنری و دست آوردهای این کاربرد پی می برد، و هم به ویژه فرصت و امکان آشنا شدن با چهرۀ دیگری از فرویدﹺ روانکاو و فرزانه و دانشور را به دست می آورد. منظور آن چهرۀ ادیب و ناقد، هنرپژوه و هنرمندشناسی است که تا کنون بر بسیاری از فارسی زبانان (و گاه بر برخی باخترزمینیان نیز) پوشیده مانده است. نگارنده امیدوار است تا، با فراهم آوردن فرصت و امکان این چنین آشنایی و شناختی، تصویر نادرست و ناکامل و اغلب گمراه کنندهای که از فروید و روانکاوی او در ذهن و مخیلۀ برخی نقش بسته است جای خود را به تصویری راست تر، بخردانه تر، و واقع بینانه تر بسپارد.
گفتنی است که در تألیفات بیگانه نقدها و نظرات فروید در دو زمینۀ ادبیات و هنر در موارد بسیار جدا از یکدیگر مورد توجه واقع شده است. بهاین معنا که ناقدان و مفسران فروید در تألیفاتی مستقل به معرفی و یا بررسی نقدهای او در زمینۀ داستان و نمایشنامه بسنده کرده اند، و در تألیفاتی دیگر (که اغلب جنبۀ کلی و غیرتخصصی دارند و ار هر دری نیز سخن می گویند) به شمهای از نظرات و داوریهای او دربارۀ هنر و هنرمند گریز زده اند و یا به گردآوری چیزی از نوشته های پراکنده او در این مورد اکتفا کرده اند. در این میانه به ندرت می توان کارهایی یافت که در آنها بهتفصیل، و بهویژه از زاویۀ تحلیلی و سنجشی و انتقادی، هردو مورد ادبی و هنری یکجا مورد درنگ و بررسی قرار گرفته شده باشند. این درحالی است که در دیدگاه کلی فروید ادبیات و هنر، به اعتبار پیوستگی شان به عوامل تکوینی مشابه و دارابودنﹺ کارکردهای روانشناختی همسان، از یکدیگر جداناپذیرند، و بنابراین درنظر گرفتنﹺ.یکی از این دو زمینه مستلزم مد نظر قراردادنﹺ دیگری است. با آگاهی از وجود این چنین ضرورتی بوده است که من در دفتر حاضر به معرفی و بررسی نقدهای تحلیلی فروید در هر دو زمینۀ ادبی و هنری رو آورده ام، در مواردی که لازم دیده ام به تبارشناسی و پی جویی آرا و داوری های او در این زمینه ها پرداخته ام، و با مطالعۀ آثار خرد و کلان او و تألیفات برخی مفسران وی کوشیدهام تا یک تصویر نسبتاً جامع و بامعنا از چگونگی برخورد روانکاوی با ادبیات و هنر به دست آورم و پیش روی خواننده گذارم. در نظرگرفتنﹺ توأمانﹺ ادبیات و هنر در بخش پایانی کتاب نیز که به «ادبیات و هنر پس از فروید» اختصاص داده ام مراعات شده است.
در توضیح ها و تفسیرهایی که من دربارۀ چگونگی بررسی ها و آرا و داوریهایﹺ فروید و دنبال کنندگان راه و روش او در دو زمینۀ ادبیات و هنر به دست داده ام نظام روانکاوی او و ابعاد کیفی و نظری، اندیشمندانه، و بهویژه تفسیرگرایﹺ این نظام پایۀ کار و پشتوانۀ ملاحظات و تأملات مرا را تشکیل داده است. یادآور می شوم که پژوهشگریهای روانکاوانۀ به جا و سنجیده در حوزۀ ادبیات و هنر و غیره از روزگار فروید تا امروز بدون پیوستگی و وابستگیﹺ درست و سازوار به دبستان روانکاوی فروید به عنوان یک اصل و پایه و تکیه گاه نظری و روش شناختی) نمی توانند از موجودیت بخردانه، جایگاه معنایی و منطقیﹺ مناسب و مطمئن، و بُردﹺ مؤثر و کارساز برخوردار باشند. اشکال نوخاستۀ روانکاوی نیز، مانند «روانکاوی نوفرویدی» و یا «روانکاوی پس فرویدی» از ملانی کلاین و اتورانک گرفته تا دونالد وینیکات و ژاک لاکان و دیگران از این امر مستثنی نیستند. وجود ضروری این پیوستگی و وابستگی را در آیینۀ گفتارهای بخش پایانی کتاب، که به مناسبات میان روانکاوی و ادبیات و هنر در دوران پساز فروید می پردازد، به آسانی می شود دید و دریافت.
در این دفتر کوشش من همواره براین بوده است تا، در عینﹺ بهره گیری از مقاله ها و رساله ها و کتابهای فنی و تخصصی فروید، نامه هایی را نیز که میان او و برخی دوستان و همکارانش رد و بدل شدهاند مد نظر قرار دهم. بسیاری از این نامه ها دربرگیرندۀ نکات و اشارات مهم و باریک و بسیار آموزنده ای هستند که مکمل نظرات ابراز شده در آثار کارشناسانۀ فروید می باشند، و درنتیجه ما را به شناخت بیشتر و بهترﹺ نظریه و دانش روانکاوی ازجمله در ارتباط با دنیای ادبیات و هنر می رسانند. پارهای از این نامه ها نیز گزارشهای ارزشمندی از گوشه های زشت و زیبای زندگانی خصوصی و شخصیت نسبتاً پیچیده و تودرتویﹺ خودﹺ فروید در دسترس ما می گذارند؛ زندگانی و شخصیتی که موضوع درنگ و خودکاوی این «پدر روانکاوی» واقع شده بوده است، و نیز در زایش و نشو و نمایﹺ شمار درخور توجهی از مفاهیم و نظرات روانکاوانۀ او نقشی بسیار مؤثر و سرنوشت ساز داشته است.
کتاب دارای شش بخش است: پنج بخش آن پیرامون چگونگی نگاه فروید و روانکاوی او بر ادبیات (داستان و شعر) و هنر (نمایشنامه و هنر دیداری و تجسمی) دور می زند، و بخش ششم به بررسی و معرفی چگونگی مناسبات میان روانکاوی و ادبیات و هنر در دورۀ پس از فروید می پردازد. دربارۀ هریک از این بخشها نکاتی را بایستۀ یادآوری می دانم:
بخش نخست (کلیات) در حکم پیش درآمدی است برگفتارهای اصلی این دفتر که از بخش دوم تا بخش ششم دنبال می شوند. این بخش به گونه فشرده به چگونگی جایگاه و اهمیت ادبیات و هنر در دیدگاه فروید و عرصۀ روانکاوی کاربردی او، و همچنین به رویداشتﹺ متقابل فروید و برخی پدیدآوران آثار ادبی و هنری که با او هم دوره بوده اند می پردازد. در همین جا دستآوردهای مابعدروانشناسانه یعنی نظری و اندیشمندانۀ درنگ و تأمل فروید در ادبیات و هنر یادآوری شده است. فصلی از این بخش نیز به چگونگی نگاه فروید و روانکاوی او بر شخصیت هنرمند و نیز به چگونگی برداشت خاص برخی ناقدان از روانکاوی هنر می پردازد.
گنجانیدن چنین فصلی در این بخش از کتاب ضروری بوده است، زیرا خواننده پیشاز ورود به گفتارهای اصلی به چند مورد از پیش داوریها و نظرات سستمایه و ناسنجیده پی می برد که بعضی ناقدان همانند عامۀ مردم، آن هم اغلب از روی ناآگاهی و کمدانشی، دربارۀ چگونگی نگاه فروید بر شخصیت روانی هنرمند ابراز داشته اند. فصل آخر این بخش به معرفی و توضیح بیست واژه و مفهوم فنی اختصاص داده شده است که متعلق به ادبیات روانکاوی هستند. این بیست واژه و مفهوم، علاوه بر متمایل بودنشان به زمینه های فنی و عملی و بالینی، در آن زمینه از روانکاوی کاربردی که خاص آثار ادبی و هنری است کاربرد فراوان دارند.
بخش دوم خاص جستارها و بررسیهایی است که فروید در چند اثر داستانی برجسته داشته است. در این بخش برای روشن شدن هرچه بیشترﹺ موضوع های مورد گفت وگو و زمینه ها و پیش زمینه های آنها فشردهای از اثر مورد بررسی و چکیده ای از سرگذشت نویسنده آن اثر را آوردهام. این امر در بخشها و فرگردهای دیگری از کتاب نیز در صورت لزوم صورت گرفته است.
بخش سوم چگونگی رویکرد کلی فروید را به جهان خیال انگیز شعر و شاعری و منظور اصلی او را از این رویکرد (که ازجمله تأیید نمودن برخی نظرات روانکاوانه و مابعدروانشناختی است) مورد بررسی قرار می دهد. دربارۀ این بخش از کتاب نکتهای بایستۀ یادآوری است: این بخش با فصلی فشرده آغاز میشود که موضوع آن خیالپروریﹺ هنرمندانه و کارکردﹺ همزمان اثرآفرین و روانشناختی آن است. البته اشکالﹺ نوسرشت و خلاقۀ خیالپروری چیزی است که شامل دنیای داستاننویسی، نمایشنامه پردازی، و هنرهای نمایشی و تجسمی هم می شود، و من در فصل مورد بحث چگونگی جایگاه و کارکرد خیال پروری را در فرهنگ و ادب ایرانی نیز یادآور شده ام.
دلیل جای دادن این فصل در سرآغاز بخش سوم دو چیز بوده است: یکی اینکه خیال پروری جانمایه و اساسی ترین شرط وجودی شعر یا «کلام خیال انگیز» و فعالیت تصویرپردازی است. دو دیگر اینکه فروید، به هنگامی که از خیال پروری و تبارشناسی و پیش زمینه های تکوینی آن سخن می گوید، و یا به کارکردهای نفسانی و روانشناسانۀ آن می اندیشد، در موارد بسیار به شاعران و شعر آنان گریز می زند. روی داشتﹺ پیوستۀ او به دنیای خیال انگیز شعر به اندازهای است که، در مثال، به هنگامی که او به ویلیام شکسپیر و هاملت و مکبث و ژول سزار او می پردازد بارها از «شکسپیرﹺ شاعر» نام می برد تا از شکسپیرﹺ نمایشنامه نویس و داستان سرا و غیره. به همین ترتیب آن گاه که او به تأثیرگذاری عاطفی و انفعالی هنرهای نمایشی و تجسمی بر تماشاگر می اندیشد، از «تأثیرگذاریﹺ شاعرانه»یﹺ این هنرها و یا «تأثیرپذیریﹺ شاعرانه» از آنها دم می زند. با توجه به این موارد بامعنا بهتر آن دیدهام که فصل مربوط به خیال پروری را، آن هم به عنوان یک پیش درآمد، در آن بخش از کتاب بیاورم که خاص چگونگی رویداشت فروید و روانکاوی او به جهان شعر و شاعری است.
بخش چهارم به بررسی روی داشت فروید به دنیای هنر نمایشی و نقدهای او بر پنچ نمایشنامه از شکسپیر و یک نمایشنامه از ایبسن اختصاص دارد. گفتنی است که تجربه اندوزی مستمر فروید در سطوح بالینی و رواندرمانی، و نیز تجربه ها و آزمون های تعلیمی و آموزشی او در کودکی و نوجوانی (نظیر تماس زودهنگام او با آثار ژول سزار و نمایشنامه های شکسپیر، و اجرای نقش برخی از شخصیتهای این آثار توسط او در دورۀ نوجوانی)، در روی آوردن او به هنر نمایشی و نقد نمایشنامه سهمی مؤثر داشته است. از این رو این بخش از کتاب را با فصلی (به عنوان پیش درآمد) آغاز کرده ام که به «سلوک فروید از تجربۀ بالینی و روان درمانه تا نقد هنر نمایشی» می پردازد.
بخش پنجم مربوط به چگونگی ملاقات فروید با هنر دیداری و تجسمی (نقاشی و پیکره) است. در این بخش، در پرتو مطالعۀ بررسی های فروید در آثار هنرمندانی چون لئونارد داوینچی و میکل آنژ، از اهمیت نقش مهم و کارسازی می توان آگاه شد که برخی خصوصیات عاطفی و مسائل هویتی شخص خود فروید در شروع و ادامۀ این بررسیها بازی کرده است. از این قرار که وجود یکنوع احساس هم هویتی و هم جوشی از جانب فروید نسبت به لئونارد داوینچی او را با جدیت و پشتکار به مطالعۀ زندگانی خصوصی و چند اثر نقاشی این هنرمند برانگیخته است، و نیز یهودتباریﹺ او پیکرۀ موسی اثر میکل آنژ را در مرکز توجه وی درآورده است. از این رو لازم دیده ام تا در این بخش از کتاب بندی را به «سرگذشت فروید و سرگذشت لئونارد داوینچی» اختصاص دهم، و نیز در پیﹺ معرفی نقد فروید بر پیکرۀ موسی به انگیزۀ توأمان خودآگاه و ناخودآگاه او در جستار و شناخت چیز بیشتری از هویت خصوصی و قومی اش اشاره کنم.
سرانجام بخش ششم، با عنوان «روانکاوی و ادبیات و هنر پساز فروید»، به چند مورد مهم از جستارها و بررسیهایی میپردازد که پساز فروید، ولی زیر تأثیر مفاهیم و نظام روانکاوی او، در قلمرو داستان و شعر و نمایشنامه صورت گرفته اند. نیز در این بخش چهار مورد مهم و نمونه وار از نظریه های هنر و هنرمندشناسانۀ متأثر از روانکاوی مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. این نظریه ها به ترتیب توسط اتو رانک، ژاک لاکان، ژاک دریدا و ژان فرانسوا لیوتار عرضه شده اند و بنابراین تا دوران هنرﹺ «پیشرو» و «پس نوگرا» («پست مدرن») را زیر پوشش خود میگیرند. از این میان نظریه های هنرشناسانۀ دانشورانی چون دریدا و لیوتار، درعین بارورشدن از مفاهیم بنیانی روانکاوی فروید، به فضای نقد و اندیشۀ «پسنوگرا» تعلق می گیرند و از این رهگذر نظریه و دانش روانکاوی نیز پویایی مستمر و خصوصیت پیشرو خود را هرچه بیشتر به اثبات می رساند.
تمامی فصل آخر این بخش را به متن و نوشتاراندیشیﹺ ناقد و فیلسوف فرانسوی ژاک دریدا و نظریۀ تحول برانگیز او دربارۀ «ساختشکنی»و «تفاوت» اختصاص داده ام؛ چرا که این اندیشمند در نحوۀ کند و کاو در متن و نوشتار و دستیابی به تار و پود درون متنی، چونان در مورد بازاندیشی و نقد هنر معاصر، سخت متأثر از روانکاوی فروید بوده است، و این اما واقعیتی است که مورد توجه برخی ناقدان و تحلیلگران آثار و اندیشۀ او قرار نگرفته است. نیز اهمیت روزافزون نظرات دریدا دربارۀ «ساخت» و «تفاوت» و «متن» و «حاشیه» و غیره سزاوار یک عطف توجه ویژه در این دفتر بوده است، نظراتی که امروزه، به رغم برخی جنبه های قابل بحث و مسأله انگیزشان، در عرصۀ مطالعات و گفتمان های فلسفی، زبان شناختی، ادبی و هنرشناسانه حضور بیش از پیش برجسته دارند.
کتاب با فرگردی کوتاه با عنوان «سرگذشت ها» به پایان میرسد. در این فرگرد به معرفی چند پژوهشگر، نویسنده، و شاعرﹺ برجسته پرداخته ام که در جایجایﹺ آثار فروید، و در کنار چهره های درخشان و نام آور دیگری چون شکسپیر، گوته، داستایوفسکی، رومن رولان و غیره، در مرکز توجه او جای گرفتهاند. برخی از اینان با فرهنگ و ادبیات ایرانی آشناییﹺ بسنده داشته اند، و از نخستین مترجمان آثار بزرگانی چون فردوسی، مولوی، سعدی، و حافظ به زبان آلمانی بوده اند. با این همه این دسته از فرزانگان، با آنکه آثاری ارجمند از خود برجا نهاده اند، در ایران چهره های شناخته شده ای نبودهاند و نیستند. از این رو صفحاتی چند از پایان کتاب را به اینان اختصاص داده ام، به ویژه اینکه فرویدﹺ روانکاو خوانندۀ مشتاق آثارشان بوده است و به منظور روشنگری های بیشتر دربارۀ مفاهیم و آرا و نظرات خویش، دلآگاهی و تیزهوشیﹺ روانشناسانۀ آنان را به یاری طلبیده است.
بخش های کتاب عبارتند از:
پیشگفتار
بخش نخست(کلیات)
فروید : از ادبیات و هنر و نقد تا روانکاوی و مابعدروانشناسی
فصل یکم : فروید از استعداد ادبی و هنرشناسانه تا روانکاوی کاربردی
۱. آغاز کار و دنبالۀ آن
۲. همجواری ادبیات و هنر در دیدگاه فروید
۳. فروید : از ادبیات و هنر تا مابعدروانشناسی
فصل دوم : فروید و نویسندگان
۱. رویداشت فروید به نویسندگان
۲. رویداشت نویسندگان به فروید
فصل سوم : فروید و شاعران
۱. رویداشت فروید به شاعران
۲. رویداشت شاعران به فروید
الف. ویستان هیو آدن و فروید
ب. ماریا ریلکه و فروید
پ. هیلدا دولیتل و فروید
ت. آندره بروتُن و فروید
فصل چهارم : فروید، هنر، و هنرمند
۱. رابطۀ عاطفی فروید با هنر تجسمی و مجموعۀ هنری خویش
۲. جایگاه شکوهمند هنر و هنرمند در دیدگاه فروید
۳. هنر و فرایند تصعید و تعالییابی
۴. معمای تصعید و تعالییابی، نبوغ هنرمند، و فوت و فن هنری
۵. کارکرد روانشناختیﹺ اثر هنری و بایستگیﹺ تفسیرگری
۶. هنرمند و فرد روانی ـ عصبی
۷. فروید و هنر معاصر
۸. فروید و هنرشناسان خرده گیر
فصل پنجم : توضیح بیست واژه و مفهوم فنی
نتیجه گیری
منابع و یادداشتهای بخش نخست
بخش دوم
فروید و نقد داستان
فصل یکم : فروید و ویلهلم ینسن : نقد فروید بر داستان گرادیوا
یادآوری
۱. چکیده داستان گرادیوا
۲. نقد فروید بر داستان
۳. داستان گرادیوا و سرگذشت نویسندۀ آن
فصل دوم : فروید و تئودور ویلهلم هوفمن: نقد فروید بر داستان مرد شن پاش
۱. چکیدۀ داستان مرد شن پاش
۲. درنگی در نقد فروید بر داستان مرد شن پاش
۳. بازتاب سرگذشت هوفمن در داستان او
۴. سنجش داستان مرد شنپاش با سه داستان ایرانی
الف. مرد شنپاش و قصۀ سه شاهزاده در مثنوی مولوی
ب. مرد شنپاش و عروسک پشت پردۀ هدایت
پ. مرد شن پاش و بوف کور هدایت
فصل سوم : فروید، داستایوفسکی، و برادران کارامازوف
۱. نگاهی به برادران کارامازوف و سرگذشت داستایوفسکی
۲. فروید و شخصیت داستایوفسکی
۳. داستایوفسکی، مسألۀ صرع، و وسوسۀ قماربازی
نتیجه گیری
منابع و یادداشتهای بخش دوم
بخش سوم
فروید، خیالپروری، و شعر و شاعری
فصل یکم : خیال پروری، فعالیت هنری، و شعر و شاعری
۱. خیال پروری، خواب نیم هشیار و شاعری
۲. خیال پروری نزد کودک و شاعر : از بازی تا آفرینشگری
۳. روانکاویﹺ بازی و آفرینشگری پس از فروید
۴. خیالپروری و آفرینشگری در فرهنگ و ادب ایرانی
فصل دوم : پیگیری رویداشت فروید به شعر و شاعران در آثار فنی او
یادآوری
۱. در کتاب تعبیر خواب
الف. از فعالیت خواب و ساز و کارهای آن
تا فعالیت شاعری و پرداختﹺ کنایه، مجاز و استعاره
ب. سمبولیسم خواب و شعرﹺ فراواقعگرا (سوررئالیست)
پ. نام و نشان شاعران در کتاب تعبیر خواب
۲. رویداشت فروید به شعر و شاعران در دیگرآثار فنی او
نتیجه گیری
منابع و یادداشتهای بخش سوم
بخش چهارم
فروید، هنر نمایشی، و نقد نمایشنامه
فصل یکم : سلوک فروید از تجربۀ بالینی و رواندرمانه تا نقد هنر نمایشی
فصل دوم : فروید و شکسپیر ـ نقد فروید بر پنج نمایشنامۀ شکسپیر
یادآوری
۱. نقد فروید بر نمایشنامۀ هاملت
۲. نقد فروید بر نمایشنامۀ مکبث
۳. نقد فروید بر نمایشنامۀ ریچارد سوم
(ریچارد سوم و آغامحمدخان قاجار)
۴. نقد فروید بر دو قصۀ «سه صندوقچه» (در تاجر ونیزی)
و «سه دخترـ خواهر» (در لیرشاه)
فصل سوم : فروید و ایبسن ـ نقد فروید بر نمایشنامۀ روسمرسهولم
یادآوری
۱. چکیدۀ نمایشنامه
۲. نقد فروید بر نمایشنامه
نتیجه گیری
منابع و یادداشتهای بخش چهارم
بخش پنجم
فروید و هنر دیداری و تجسمی
فصل یکم : فروید و لئونارد داوینچی
یادآوری
۱. سرگذشت زندگانی عاطفی داوینچی
۲. بازتاب سرگذشت عاطفی داوینچی در نقاشیهای او
۳. سرگذشت فروید و سرگذشت لئونارد داوینچی
فصل دوم : فروید و پیکرۀ موسی اثر میکل آنژ
نتیجه گیری
منابع و یادداشتهای بخش پنجم
بخش ششم
روانکاوی و ادبیات و هنر پساز فروید
فصل یکم : روانکاوی و نقد آثار ادبی
یادآوری
۱. برونو بتلهایم و روانکاوی داستانهای پریان
۲. دیدیه آنزیو و روانکاوی ساموئل بکت
۳. گاستون باشلار، شعر، و روانکاوی آتش
روانکاوی و شعر پساز گاستون باشلار
فصل دوم : روانکاوی و نقد هنر پساز فروید
یادآوری
۱. اتو رانک : «سایقۀ آفرینشگر» و روانکاوی هنرمند
۲. ژاک لاکان : مسألۀ التذاذ و چشمفریبیﹺ نقش
۳. ژاک دریدا : روانکاوی و نقد فلسفی هنر
۴. ژان فرانسوا لیوتار : روانکاوی و نقد هنرﹺ پسنوگرای (پستمدرن)
فصل سوم : روانکاوی و فلسفۀ متن و نوشتار
ژاک دریدا : از روانکاوی تا ساختشکنی و نظریۀ «تفاوت»
۱. دریدا، ساختشکنی، و نظریۀ «تفاوت»
۲. دریدا و روانکاوی فروید
۳. موارد ناراست و مسأله زا در رهیافت و دیدگاه دریدا
نتیجه گیری
منابع و یادداشتهای بخش ششم
سرگذشتها
ترکواتو تاسو
آرنولد تسوایک
هیلدا دولیتل
فریدریش روکرت
آرتور شنیسلر
هاینریش هاینه
تئودور ویلهلم هوفمن
ویلهلم ینسن
نتیجه گیری کلی کتاب
منابع کتاب
واژه نما
نام نما


نظر شما