خبرگزاری مهر، گروه استانها - *حجت الاسلام مصطفی رمضانی: نسبت میان اخلاق و معیشت موضوعی است که در فلسفه دین از دیرباز مطرح بوده و دیدگاههای متنوعی درباره آن ارائه شده است. مارکس در مکتب ماتریالیسم، اقتصاد را زیربنا و اخلاق را روبنا میدانست و معتقد بود اخلاق تابع روابط اقتصادی است. در مقابل، کانت اخلاق را امری جهانشمول و مستقل از شرایط معیشتی میدانست. دورکیم نیز اخلاق را برای انسجام اجتماعی ضروری میدانست.
در اندیشه اسلامی اما رابطه معیشت و اخلاق نه تقابل مطلق است و نه تبعیت کامل یکی از دیگری؛ بلکه پیوندی دوسویه دارند. قرآن و روایات بر اهمیت معاش تأکید کردهاند اما معیشت سالم را در گرو رعایت اخلاق و ارزشهای الهی میدانند.
مسئولیت کارگزاران در حکومت اسلامی
رهبران دینی در اسلام خود را متولی اخلاق و معیشت مردم میدانستند. پیامبر اکرم (ص) هدف بعثت را «تکمیل مکارم اخلاق» معرفی کرده است. امیرالمؤمنین علی (ع) نیز ضمن اهتمام به تعالی اخلاقی جامعه، خود را مسئول معیشت و اقتصاد امت میدانست و در عهدنامه مالک اشتر بر رسیدگی به نیازمندان تأکید کرد. بنابراین در نگاه اسلامی، معیشت بستر و اخلاق مقصد است و ایجاد دوگانگی میان این دو پذیرفتنی نیست.
مغالطه تقلیلگرایانه در اولویتبندی
تاریخ مدیریت اسلامی نشان داده که عدالت اقتصادی و اخلاق اجتماعی مکمل یکدیگرند. این نگاه نه «سبق لسان»، بلکه باور جریانی است که مورد تأیید برخی چهرههای سیاسی قرار گرفته است.
پیامدهای اظهارات اخیر
۱. این اظهارات حاوی این پیام است که مردم گرسنه قادر به رعایت ارزشهای اخلاقی نیستند؛ نگاهی که با تاریخ افتخارآمیز مردم مازندران در دفاع از ارزشهای انقلابی در تضاد است.
۲. اسلام هرگز معیشت و اخلاق را مقابل هم قرار نداده است. پیامبر (ص) در سختترین شرایط اقتصادی نیز به اجرای احکام پایبند بود. چنین دیدگاهی میتواند.
۳. بهانهای برای ترویج بیقیدی اجتماعی باشد.
۴. ارزشهایی مانند حجاب و عفاف بخشی از سرمایه اجتماعی جامعه اسلامیاند که تضعیف آنها آسیبهای جبرانناپذیری در پی دارد.
به جای ایجاد تقابل میان معیشت و اخلاق، باید مدیریتی جامعنگر حاکم باشد که به هر دو بعد توجه کند.


نظر شما