خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، زهرا اسکندری: بسیاری او را با نام «ابومریم» میشناسند؛ نامی که بهویژه در عراق، بیش از نام شناسنامهایاش بر زبانها جاری است. سید حمید تقویفر از فرماندهانی بود که بخش عمدهای از فعالیتهایش در میدان، بهدور از رسانه و توجه عمومی انجام شد. حضور مستمر او در کنار فرماندهان ارشد جبهه مقاومت، از جمله شهید حاج قاسم سلیمانی، بخشی از کارنامهای است که تا پیش از شهادتش کمتر شناخته شده بود.
خوزستان؛ نقطه آغاز یک مسیر انقلابی
سید حمید تقویفر در ۲۰ شهریور ۱۳۳۸ در اهواز متولد شد. نوجوانی او همزمان با سالهایی بود که فضای سیاسی و اجتماعی خوزستان، بهویژه در شهرهای مرزی، تحت تأثیر تحرکات جریانهای سیاسی و امنیتی قرار داشت. او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی مشارکت داشت و در برگزاری کلاسهای قرآن و جلسات دینی نقش ایفا میکرد. حضور در سخنرانیهای مرحوم احمد کافی و ارتباط با فعالان انقلابی از جمله ویژگیهای این دوره از زندگی اوست.
شبکههای انقلابی پیش از پیروزی
تقویفر در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب، با برخی چهرههای فعال انقلابی خوزستان ارتباط داشت و در توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنان امام خمینی (ره) مشارکت میکرد. او در روستای ابودیس، زادگاه خانوادگیاش، نقش فعالی در انتقال پیامهای انقلابی ایفا کرد و در راهپیماییهای مردمی حضور مستمر داشت. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تنها ۱۸ سال داشت، اما سابقهای قابل توجه در فعالیتهای میدانی و فرهنگی از خود بر جای گذاشته بود.
گام نخست در دفاع از میهن
در سال ۱۳۵۸، سید حمید تقویفر به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. آشنایی او با زبان عربی و شناخت دقیق از شرایط اجتماعی خوزستان، زمینهساز واگذاری مسئولیتهای امنیتی و اطلاعاتی به او شد. در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، نقشآفرینی او در مقابله با تحرکات گروههای ضدانقلاب در خوزستان، بهویژه شناسایی عناصر وابسته به گروه موسوم به «خلق عرب»، مورد توجه فرماندهان وقت قرار گرفت.
با شروع جنگ ایران و عراق، تقویفر از نخستین نیروهایی بود که به جبهه اعزام شد. او پیش از آغاز رسمی جنگ، تحرکات نظامی ارتش بعث عراق را رصد میکرد و با شروع درگیریها، در جبهههای جنوب حضور یافت. وی بعدها درباره روزهای ابتدایی جنگ گفته بود که نیروهای ایرانی برای ایجاد تصور برتری عددی، بهصورت مستمر در مناطق مرزی تحرک داشتند تا دشمن را دچار خطای محاسباتی کنند.
سوسنگرد؛ نقطه آغاز اطلاعات میدانی
در جریان جنگ تحمیلی، تقویفر نقش مؤثری در راهاندازی واحد اطلاعات و عملیات در جبهه سوسنگرد ایفا کرد. این واحد، مسئولیت شناسایی تحرکات دشمن، جمعآوری اطلاعات میدانی و پشتیبانی اطلاعاتی از عملیاتها را بر عهده داشت. همکاری نزدیک او با فرماندهان اطلاعاتی از جمله شهید حسن باقری، بخش مهمی از تجربه عملیاتی او را شکل داد.
حضور تقویفر در دفاع مقدس، تنها به یک رزمنده محدود نمیشد. پدر و برادرش نیز همزمان در جبههها حضور داشتند. پدر خانواده در عملیات خیبر و برادرش در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسیدند. با وجود این فقدانهای سنگین، او همچنان در جبهه باقی ماند و مسئولیتهای بیشتری را پذیرفت. همرزمانش نقل کردهاند که این اتفاقات، بر روحیه مسئولیتپذیری و استقامت او افزود.
قرارگاه رمضان و مأموریتهای برونمرزی
در سالهای پایانی جنگ و پس از آن، تقویفر به قرارگاه رمضان منتقل شد؛ قرارگاهی که مأموریتهای برونمرزی و امنیتی را دنبال میکرد. وی مدتی فرماندهی این قرارگاه را بر عهده داشت و در شناسایی و مقابله با فعالیتهای گروهک مجاهدین خلق در خوزستان نقش فعالی ایفا کرد. این دوره، یکی از مقاطع حساس فعالیتهای امنیتی او به شمار میرود.
پس از پایان جنگ تحمیلی، تقویفر به نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. سالها فعالیت در حوزه اطلاعاتی و عملیاتی، او را به یکی از نیروهای باتجربه این مجموعه تبدیل کرد. با این حال، نام و جایگاه او کمتر در فضای رسانهای مطرح شد و بخش عمده مأموریتهایش در سکوت خبری انجام گرفت.

ترک پست برای بازگشت به میدان نبرد
در سال ۱۳۹۰، سید حمید تقویفر از سپاه پاسداران بازنشسته شد. همسر او بعدها توضیح داد که این بازنشستگی، نتیجه سه سال پیگیری مستمر برای حضور مستقیم در مقابله با داعش بوده است. تقویفر معتقد بود که نمیتواند نسبت به تهدید مراقد اهلبیت (ع) بیتفاوت بماند و باید در میدان حضور داشته باشد.
پس از بازنشستگی، تقویفر به عراق رفت و بهمدت حدود یک ماه در این کشور حضور داشت. او در این مدت، در تأسیس و سازماندهی بسیج حشد الشعبی نقش مستشاری ایفا کرد. تسلط او به لهجههای مختلف عربی، ارتباط نزدیکتری میان او و نیروهای داوطلب عراقی ایجاد کرد و زمینه هماهنگی بهتر در عملیاتها را فراهم آورد.
در جریان نبرد با داعش، تقویفر تنها به ارائه مشاوره نظامی بسنده نکرد و خود در عملیاتها حضور یافت. یکی از مهمترین این عملیاتها، آزادسازی منطقه جرفالصخر بود؛ منطقهای که پس از آزادسازی، «جرفالنصر» نام گرفت. این عملیات، نقش مهمی در کاهش تهدیدات داعش علیه شهر کربلا ایفا کرد.
فرمانده در قلب عملیات
در عملیاتهای دفاعی سامرا، زمانی که خمپارههای داعش به حرم امامین عسکریین (ع) اصابت میکرد، تقویفر مسئولیت فرماندهی میدانی را بر عهده داشت. این عملیاتها چند روز به طول انجامید و در نهایت، به عقبنشینی داعش و پاکسازی منطقه منجر شد.
پایان یک مسیر پرخطر
در ۶ دی ۱۳۹۳، پس از اقامه نماز ظهر، عملیاتی با عنوان «محمد رسولالله» آغاز شد. تقویفر به همراه نیروهای رزمنده برای پشتیبانی از خطوط مقدم پیشروی کرد. در جریان این عملیات، بر اثر اصابت گلوله تکتیرانداز داعش، از ناحیه پهلو مجروح شد و در سامرا به شهادت رسید؛ شهری که محل دفن امامین عسکریین (ع) و از نقاط حساس عراق به شمار میرود.
پیکر شهید تقویفر پس از انتقال به ایران، در اهواز تشییع و در شهر کارون، در کنار پدر شهیدش به خاک سپرده شد. شهادت او، توجه افکار عمومی را بیش از گذشته به نقش نیروهای گمنام در مقابله با داعش جلب کرد. او کسی بود که حتی شهید حاج قاسم سلیمانی برای تشییع پیکر او در مراسمش شرکت کرد.
فرماندهای دور از حاشیه
سید حمید تقویفر زندگی سادهای داشت و از تجملات پرهیز میکرد. استفاده حداقلی از امکانات بیتالمال، پرهیز از خودرو دولتی و محافظ شخصی، و حضور فعال در کنار نیروهای عادی از ویژگیهای شناختهشده او بود. به گفته نزدیکانش، او بیش از ۳۰ سال از عمر خود را، جز در موارد معدود، روزهدار بود و این موضوع، بخشی از سلوک فردیاش را شکل میداد.
کارنامه سید حمید تقویفر، نمونهای از حضور مستمر و بیحاشیه یک فرمانده در مقاطع حساس امنیتی و نظامی است. از روزهای نخست جنگ تحمیلی تا مقابله با داعش در عراق، او در میدان باقی ماند و کمتر در معرض توجه رسانهای قرار گرفت. شاید نام «ابومریم» که امروز در عراق شناخته میشود، نشانهای از همین مسیر بیادعا باشد.
منبع:
«جای من اینجاست»، فریبا انیسی، انتشارات روایت فتح

۱۷:۴۴ - ۱۴۰۴/۱۰/۰۶


نظر شما